فورد تلاش زیادی کرد تا خودرویش را به تولید برساند اما شرکت آن
ها، اتوموبیل سازی دیترویت ، متحمل ضررهای بسیاری شد. بازسازی ساختار شرکت فرصت
دیگری را فراهم کرد تا فورد ایده های جدیدش را پیاده کند و حاصلش ماشین مسابقه ای
شد که اکتبر 1901، در مسابقه ی 16 کیلومتری، خودروی مشهور وینتون را شکست داد. با
این وجود شرکت آنها هنوز هیچ محصول سودآوری نداشت و در پایان آن سال تعطیل شد.
فورد در شرکت تازه تاسیسی به نام شرکت خودروسازی هنری فورد ، روی خودروهای خیابانی
متمرکز شدف اما باز هم نتواست یک ماشین کامل را به تولید برساند. پس از اینکه مدیران
این شرکت، هنری ام. لیلند را به عنوان مشاور استخدام کردند، فورد تصمیم گرفت راه
خود را از آنان جدا کند. این شرکت بعدا کادیلاک نام گرفت.
فورد بالاخره در زوئن 1903، شرکت موفق خودروسازی فورد را تاسیس کرد.
اولین خودروی تولیدی فورد، مدل دو سیلندر A بود. سال 1904، فورد با
یکی از ماشین های مسابقه ای  اولیه اش
999 توانست رکورد سرعت زمینی جدیدی را با 147 کیلومتر بر ساعت ثبت
کند. شریک فورد، اِلگزاندر مالکومسِن تمایل داشت که سطح محصولات شرکت را بالاتر
ببرد، و در نتیجه مدل چهار سیلندر بی و شش سیلندر کی تولید شد. در مقابل، فورد که
طرفدار تولید خودروهای ارزان قیمت بود در 1906، سهام مالکومسن را خرید و شرکت را
به سمت تولید مدل های کوچک تر و ارزان تر برد. در این میان مدل تی که در 1908
رونمایی شد، از همه موفق تر نشان داد. این خودرو با ظاهری جذابف موتور چهار سیلندر
جدید و سیستم دنده ی سیاره ای، بسیار پیشرفته تر از سایر خودروهایی بود که با این
حدود قیمت 850 دلار عرضه می شدند. همزمان با افزایش شهرت و تقاضای خرید این مدل،
از قیمتش کاسته می شد که بیشتر به دلیل پیشرفت هایی بود که در فرآیند تولید آن
صورت می گرفت. سال 1913 فورد اولین  برندی
بود که خودروهایش را روی خط مونتاژ متحرک تولید کرد و اینگونه زمان ساخت یک مدل تی
از 14 ساعت به تنها 93 دقیقه کاهش یافت. مدل تی همچنین مبنایی شد برای ساخت بسیاری
از وسایل نقلیه ی نظامی از جمله آمبولانس های صحرایی که در جنگ جهانی اول  توسط ارتش متحدین مورد استفاده قرار گرفت.
هنری فورد، در 1919 پسرش اِدزِل را جانشین خود کرد. سال 1922، فورد
شرکت رو به ورشکستگی  لینکلن را خریدف که
از قضا توسط هنری لینلند تاسیس شده بود، همان کسی که با حضورش باعث شد در 1902
فورد از شرکتی که به نام خودش بود، کناره گیری کند. تا پنج سال بعد از این، فورد
هیچ مدل جدید دیگری تولید نکرد و فقط انواع مدل تی را ارتقا داد؛ تا اینکه بالخره
در 1927 به اجبار اعتراف کرد که مدل تی قدیمی شده، اما هیچ محصول دیگری نداشت که
جایگزین آن کند. در نتیجه تولید برای شش ماه متوقف و همزمان کار روی مدل کاملا
جدید A آغاز شد. به دنبال آن در دهه 1930، مدل های
جدید دیگری نیز اضافه شدند.مانند مدل Y در 1932 که اولین فوردی
بود که به طور اختصاصی برای بازار اروپا طراحی شد. در جنگ جهانی دوم، تجارب و
تکنیک های ماهرانه ی فورد در تولید انبوه به کار گرفته شد تا در ساخت جیپ، موتور
تانک، هواپیما و تسلیحات دیگر برای نیروهای متفقین استفاده شود. سال 1943 با مرگ
پسرش ادزل بر اثر سرطان، هنری فورد ناگزیر شد دوباره مسئولیت شرکت را بر عهده
بگیرد. دو سال بعد پسر ادزل، هنری فورد دوم جای او را گرفت و پس از آنکه پدربزرگش
در 1947 درگذشت، کنترل شرکت به طور کامل به دست او افتاد.
پس از جنگ، فورد روی خودروهای مقرون به صرفه برای بازار انبوه متمرکز
شد، هم در آمریکا و هم در شعب اقماری اش در اروپا، نقطه قوت برند فورد در برنامه
ریزی هوشمندانه اش در تولید محصولات بود که نتایج موفقیت آمیزی هم داشت، مانند مدل
اسپرت و لوکس تاندِربِرد در 1954 و کامپکت شیک ماستَنگ در 1964. در اروپا نیز فورد
با مدل های آنگلیا، تائونوس، کورتینا و اسکورت در رده های  بالای جدول فروش بود. کمپین کارکرد
جامع فورد در دهه 1960 با هدف پیشتازی در مسابقات  اتوموبیل رانی شکل گرفت. جی تی 40 فورد در
مسابقات 24 ساعته لومان فرانسه به قهرمانی رسید و فورد با موتور V8 کازوُرث، فرمول یک را به قبضه درآورد. تا
اوایل دهه 1970 اسکورت های آراس فورد، در همه ی رالی های اروپایی پیشتاز بودند.
در دهه 1970 وقتی فورد مجبور شد که پینتو را به اتهام مشکلات ایمنی،
از بازار آمریکا جمع کند، شهرت آن تا حد زیادی آسیب دید. بحران انرژی در اوایل دهه
1980 در آمریکا نیز گریبانگیر فورد شد، هنگامی که پس از انقلاب ایران در 1979
ذخایر نفتی کاهش یافت و در نتیجه خودروهای پر مصرف و سیری ناپذیر فورد جای خود را
به مدل های اقتصادی و کم مصرفی دادند که از ژاپن وارد می شد. بنابراین شرکت ناگزیر
بود که تنها بر سودی که از شعبه های اروپایی اش می رسید، اتکا کند. با رونمایی از
تائوروس و سیرا در دهه 1980، بدنه های آیرودینامیک که بعضی به تمسخر به قالب ژله
تشبیهش می کردند، به نشان تجاری فورد در هر دو سوی اقیانوس تبدیل شد. از اواخر دهه
1990، طراحی جذاب و چشم نواز با سرپرستی جِی مِیز، به نقطه ی قوت محصولات فورد
تبدیل گشت و به همت مدیر فنی ان ریچارد پری جونز، فرمان پذیری عالی استاندارد تمام
خودروهای فورد شد.
از سال 2006 به بعدف فورد نیز مانند سایر خودروسازان آمریکایی متحمل
ضررهای فراوانی شد، اما برای نجات از این رکود اقتصادی  جهانی، از اتکا به کمک های دولتی اجتناب ورزید.
پس به ناچار تعدادی از شرکت های زیر مجموعه اش مانند هِرتز، استون مارتین، جگوار،
لندروور و ولوو را فروخت و کارخانه ها، حقوق معنوی و منابع دیگرش را گرو گذاشت تا
سرمایه در گردش را آزاد کند. این اقدام نتیجه داد، چنانکه به نظر می رسید که فورد
در سال 2010 به جایگاهی بهتر از رقبای آمریکایی خود رسیده باشد؛ در آغاز راهی که
به سوی عصر جدید خودروهای برقی، هیبریدی و سوخت های جایگزین پیش می رود.