تجربه رانندگی با ب ام و xDrive M Package X3 مدل 2014
ظاهری آرام، باطنی سرکش!
وقتی ب ام و مدل مفهومی X Activity (که یک کراس اوور کامپکت بود) را روی پلت فرم E46 (نسل چهارم سری 3) ساخت و در نمایشگاه دیترویت سال 2003 رونمایی کرد، شاید کمتر کسی می توانست تصور کند، نطفه تولد یکی از کراس اوورهای پرفروش و موفق دنیا در حال شکل گرفتن باشد!
البته ب ام و 4 سال قبل یعنی در 1999 نخستین SAV/SUV خود یعنی X5 را بر اساس پلت فرم سری 5 ارائه کرده بود و در ساخت این کلاس خودروئی، کم تجربه نبود. به هر روی، عرضه نخستین نسل X3 با کد E83 آغازگر راهی برای صنعت مردان باواریا شد که از سال 2010 دومین نسل مدل مورد بحث ر ابا کد F25 عرضه کرده و پس از یک بازطراحی (فیس لیفت)، نسخه جدید آن را در قالب مدل 2014 به بازار ارائه دهند. آنچه در پی می خوانید، گزارش تجربه رانندگی با این کراس اوور چابک در یک روز سرد و آلوده زمستانی است! 
نقد طراحی
به عقیده بسیاری از صاحب نظران طراحی اتومبیل، تاریخچه طراحی برند ب ام و را باید به سه مرحله مهم تقسیم کرد: پیش از ورود «کریستوفر ادوارد بنگل» در سال 1992، دوران مدیریت وی (1992 تا 2009) و دوران پس از آن و مدیرتی «آدریان وان هایدونگ» تا به امروز! ورود بنگل به ب ام و در سال 1992، به دنبال احساس خطر جدی بود که کمپانی از افول محبوبیت سبک طراحی خودروهای خود در اواخر دهه 80 می کرد. 
هر چند این خودروساز تا پیش از این شاهکارهای بسیاری به جهان خودرو ارائه داده بود اما به فاصله کوتاهی از ورود «بنگل» به مجموعه طراحی و سکان داری تیم، استایل و طراحی این کمپانی تحولاتی بنیادین را تجربه کرد و بازنگری فلسفه و زبان طراحی محصولات ب ام و باعث شد تا علاقه مندان به این برند، با تعاریفی جدید از فرم پردازی، پیکره بندی و تناسبات در یک اتومبیل آشنا شوند. 
نگاه بی باک و تفکرات جسورانه «بنگل»، نه تنها ب ام و، بلکه دنیای طراحی خودرو را به طور جدی متحول کرد تا آنجا که بسیاری از صاحب نظران، تأثیرگذاری وی در دنیای طراحی را در حد «ایتال دیزاین» و «پینین فارینا» (طراحان صاحب نام ایتالیایی) می دانند! البته، هر چند از «بنگل» به واسطه تفکر خاص خود، به عنوان طراحی اسرارآمیز و جسور با تفکرات جلوتر از زمان یاد می شود اما در عین حال منتقدانی جدی نیز دارد. 
به عنوان مثال، معرفی نسل پنجم سری 5 (E60) در سال 2003، نمادی عینی از خط مشی جسورانه «کریس» و تیم تحت هدایت وی بود اما همین پیکره جذاب و خوش تراش، انتقادات بسیاری را برانگیخت. برخلاف مشتریان عادی و متعصبین افراطی، بسیاری از طراحان صاحب نام و علاقه مندان این برند، معتقد بودند که رویه و خط مشی «بنگل»، هر چند طوفانی عظیم در طراحی خودرو به راه انداخت اما همین طوفان که از آن به «انقلاب بنگلیسم» در دنیای طراحی یاد می شود، بخشی از هویت ب ام و در طراحی را خدشه دار کرد! 
این دیدگاه کم و بیش در بین مدیران ارشد کمپانی نیز رخنه کرد و در نهایت باعث شد تا در اوایل سال 2009، «آدریان وان هایدونگ»، سکان دپارتمان طراحی ب ام و را به دست بگیرد. با این مقدمه، به بررسی نسل نو X3، محصول تفکر و خلاقیت تیم تازه نفس طراحی آقای «هایدونگ» می پردازیم. 
نسل اول X3 در سال 2003 با اقبال خوبی روبه رو شد. استفاده از پلت فرم با ملاحظات ویژه یک کراس اوور شهری (و نه خارج شهری)، توانست علیرغم برخی ایرادهای ریز و درشت در سیستم های الکترونیکی و هزینه نگهداری نسبتاً بالا، در مجموع از این خودرو نامی خوش در اذهان بر جای بگذارد. سبک طراحی نسل دوم اما همانند دیگر مدل های جدید ب ام و، با فاصله گرفتن از تفکر «بنگل»، بیشتر به نیاکان خود نزدیک شده است. 
دماغه یا پوزه پف کرده و قوزدار ب ام و، به عنوان بخشی از کاراکتر راحی این برند، بار دیگر در محصولات جدید، آن هم با غلظتی بالا نمود یافته است. 
برخلاف نسل نخست که فرم و پیکره ای استخوانی و خشک داشت، در نسل نو، عضلات و ماهیچه های پف کرده، در ترکیبی دقیق با خطوط و سطوح تخت و صاف، توانسته به این کراس اوور اندازه متوسط، چهره ای پویاتر از گذشته بدهد، ضمن اینکه به وضوح می توان چاشنی هیجان و جوان پسندی را بیش از پیش در آن دید. 
معماری بدنه، تلفیقی از مانورهای حجمی، پف ها و خطوط تیز و استخوانی حساب شده اما اندکی شلوغ است که در نمای جلو، چشم بیننده را با خطوط امتداد یافته روی درپوش موتور، به طرفین بدنه هدایت می کند و حس چهره ای 
عریض، پهن و خوش فرم را به وجود می آورد. 
خط شخصیتی (Character Line) نمای جانبی، هر چند هیجان و دینامیک یک کراس اوور متوسط را کاملاً منتقل می کند اما اندکی از منطق و صلابت خاص استایل های آلمانی فاصله گرفته که بی شک ناشی از توجه و حساسیت سالیان اخیر کمپانی ها، به مقوله مدگرایی و تغییر ذائقه مشتریان است. 
یکی از مواردی که امروزه در طراحی خودرو به ویژه تناسبات نمای جانبی مورد توجه قرار می گیرد، نسبت شیشه به بدنه خودروست. به عبارت دیگر، سطح شیشه کمتر نسبت به بدنه برابر با استایلی زیباتر است اما سطح شیشه زیاد X3 هر چند دید کامل به محیط اطراف را به ارمغان می آورد اما از زیبایی کاسته و شاید این موضوع را بتوان تنها نکته منفی درباره ظاهر آن برشمرد. 
آزمایش
سرمایه گذاری هنگفت مدیران ب ام و روی پروژه X3، سبب شده تا در طول این سال ها به دنبال بازارهای متعددی برای مونتاژ و فروش آن باشند. به همین دلیل شاید جالب باشد که بدانید این کراس اوور در کشورهایی همچون اتریش، آمریکا، هند و مصر به صورت CKD (قطعات منفصله) عرضه می شود و آمار فروش آن از زمان تولید تاکنون و در پروسه ای 9 ساله، به بیش از 890 هزار دستگاه رسیده است. 
مورد دوست داشتنی درباره نسل نو X3، پیشرانه 1997 سی سی با توربوی دوقلو و خروجی 245 اسب بخار بوده که وقتی گاز می دادیم، هیچ کاری به جثه سنگین 8/1 تنی این کراس اوور نداشت و با تعریف یک اسب بخار برای هر 5/7 کیلوگرم وزن، منبع اگزوز چنان زوزه می کشید و ماشین شتاب می گرفت که حس می کردیم چیزی فراتر از پیشرانه 2 لیتری چهار سیلندر خطی زیر درپوش موترو قرار دارد! 
با کشیده شدن در صندلی (که تجربه اش در این کلاس خودروئی عالی بود)، فقط 7 ثانیه زمان برد که سرعت سنج 100 کیلومتر بر ساعت را نشان دهد و باید عنوان کرد اگر کمی با پدال گاز بی مبالاتی کرده و به واکنش های چابک آن توجه نکنید، X3 مبدل به خرگوشی گریزپا خواهد شد اینجا بتوان به کدبندی های جدید روی بدنه و موتور ب ام و اشاره کرد که در مدل مورد آزمایش، با وجود پیشرانه 2 لیتری اما روی بدنه آرم 2.8 به چشم می خورد! 
احتمالاً هدف ب ام و از این سیاست این بوده تا نشان دهد پیشرانه 2 لیتری توربوشارژ X3 در حد یک نمونه 8/2 لیتری، توان دارد! البته شایان توجه است، در حال حاضر قدرتمندترین پیشرانه 4 سیلندر 2 لیتری توربوشارژ دنیا با 360 اسب بخار خروجی، متعلق به مرسدس بنز A45AMG است. 
ویژگی دیگر X3، گیربکس 8 سرعته استپ ترونیک بوده که حال و هوای آن وقتی روی حالت Comfort (راحت) و Normal (معمولی) قرار می گیرد با زمانی که روی حالت Sport  و یا Sport Plus تنظیم می شود، زمین تا آسمان فرق می کند! تعویض دنده ها از پشت فرمان نیز مقداری ماشین را وحشی تر کرده و لذت رانندگی اسپرت را بالا می برد، زیرا راننده را قادر می سازد با دور موتور بازی کند و دنده را در حداکثر دور مجاز تعویض نماید. 
به لطف سیستم توربو دو قلو، میزان Lag یا تأخیر سیستم توربو به پایین ترین حد خود رسیده، سریعاً در دورهای پایین جبران شده و در رانندگی عملاً حس نمی شود. در کل، توانایی این پیشرانه در حدی است که مسافت 400 متر، با سرعت حدود 145 کیلومتر بر ساعت و فقط در 15 ثانیه طی می شود! در عین حال، سیستم ترمز آن بسیار خوب و مطمئن عمل می کند و در حدود 38 متر، سرعت را از 100 به صفر می رساند. البته اگر تایرهای زمستانی زیر ماشین قرار داشت، این میزان مطمئناً کاهش پیدا می کرد! 
رانندگی با X3 علیرغم اینکه پایدار و مطمئن است اما با قرار دادن سیستم تعلیق در حالت Comfort به قدری نرم می شود که فراموش می کنید سوار بر خودرویی ارتفاع گرفته از زمین هستید! در حقیقت ب ام و دو ایراد نسل قبل این خودرو یعنی سواری خشن و خشک و فضای کم در قسمت عقب را به شایستگی برطرف کرده است. همچنین، وقتی سیستم تعلیق روی Sport و Sport Plus تنظیم شود، فرمان چنان تیزتر و فنربندی سفت تر می شود که کندن این کراس اوور از زمین را عملاً غیرممکن می سازد. 
شاید به جرأت بتوان گفت همان چسبندگی که پورشه «کاین» مثل یک «باکستر» شاسی بلند دارد، برای X3 نیز در قالب یک سری 3 شاسی بلند تعریف شده و اینجاست که طراحی شاسی بی نظیر سری 3 باز هم از نظر دینامیک، استقامت و انعطاف پذیری، خودنمایی می کند! 
در بحث اعداد و ارقام باید بگوییم توانایی این ماشین برای پذیرش فشار جانبی به هنگام عبور از دایره پیچ ها، چیزی حدود 83/0 جی است که به واقع در این کلاس خودروئی مثال زدنی بوده و به راننده این جسارت را می دهد که در هر پیچی وارد شده و با آرامش خاطر تمام، فرمان بدهد. البته وقتی آن را روی حالت Sport Plus قرار می دهید، سیستم DSC یا سامانه کنترل دینامیک و پایداری غیرفعال شده و این شما هستید که کنترل 350 نیوتن متر گشتاور را باید در دست بگیرید! 
هر چند هنگام عبور از پیچ های تند حس می شد برخلاف آنچه روی نمایشگر پشت فرمان نقش بسته، سامانه DSC به صورت کامل از مدار خارج نشده و همچنان سعی در تأمین ایمنی ماشین دارد! 
سیستم فرمان مدل مورد بحث، به جای هیدرولیکی، از نوع الکتریکی بوده که در کنار حسن بزرگی چون کاستن از مصرف سوخت، یک ایراد اساسی هم دارد: فیلتر کردن احساس شما از سطح جاده! موردی که برای انجام یک رانندگی پر انرژی و سریع، عاملی اساسی محسوب می شود. 
نکته جالب توجه در خصوص این ماشین آن بوده که طبق اعلام مسئولین ب ام و، 40 درصد خریداران آن خانم ها هستند و اگر در کشور خودمان نیز نگاهی بیاندازید، چه پشت رل X3 و چه اکثر SUV ها و کراس اوورها، خانم های راننده عموماً جوان را می یابید! جالب اینکه برخی روان شناسان دلیل این امر را افزایش فاکتور اعتماد به نفس، تسلط بهتر به شرایط جاده و نیازمند ایمنی بیشتر بودن می دانند! 
در هر حال، صندلی های چرمی نمونه مورد آزمایش (که از سطح تجهیزات اختیاری کامل سود می برد)، به خوبی بدن را حفظ می کردند. البته فضای داخلی و کنسول، در کنار استفاده از طرح چوب که روی درها و دور تا دور سامانه iDrive به چشم می خورد، مانند خواهر بزرگ تر خود جلوه می کرد و گویی شبیه اتاق X5 بود که آب رفته است! با این وجود، کیفیت فضای داخلی، در حدی که برای سالیان سال از ب ام و سراغ داشتیم نبوده و نظر سخت پسندان را هرگز جلب نخواهد کرد! البته نباید دور از نظر داشت که فضاسازی داخلی، چه در ردیف عقب و چه در ردیف جلو، به خوبی صورت پذیرفته و صندوق بار با حدود 550 لیتر گنجایش، هنگام مسافرت های طولانی، به شایستگی جوابگوی نیاز خانواده های ایرانی خواهد بود. 
به صورت خلاصه، بسیاری از قطعات مکانیکی X3 برگرفته از سری 3 بوده و روح سری 3 در آن دمیده شده که این یعنی دو خودرو با یک DNA یا همان یک روح در دو بدن! همین مسئله سبب شده تا بسیاری آن را از نظر خلق و خو، به سدانی اسپرت از سری 3 با ارتفاع کمی بیشتر تشبیه کنند! 
در مجموع، نمی توان هیچ ایراد خاصی از X3 گرفت، زیرا عملکرد این کراس اوور جدید، ترکیبی از هندلینگ عالی، چسبندگی کم نظیر، فرمان تحت کنترل، ترمز خوب، پیشرانه ای روزآمد و قدرتمند، اتاق جادار و سورای پایدار، پویا و اسپرت بوده و لذا به جرأت می توان آن را یکی از بهترین انتخاب ها در میان رقبای داخلی (از جمله لکسس RX و مرسدس بنز GLK) و خارجی (از جمله رنجروور ایووک، آئودی Q5، فولکس واگن تیگوان و پورشه ماکان) دانست.